سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مَثَل دانشمندان بدکردار، مانند تخته سنگی بردهانه نهر است که نه آب می نوشد و نه آب را وا می نهد تا به کشتزاررسد . [عیسی علیه السلام]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
الهه ناز
  • کل بازدیدها: 8796 بازدید

  • بازدید امروز: 6 بازدید

  • بازدید دیروز: 1 بازدید
  • اشک دل
    سیامک ( 88/2/21 ساعت 9:33 ص )

    سلام عزیزم 

    زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست 

    امتحان ریشه هاست 

    ریشه هم هرگز اسیر باد نیست 

    زندگی چون پیچک است  

    انتهایش می رسد به خدا...  

    محبت مثل یه سکه است که الگه بیفته تو قلب ،دیگه نمی شه درش آورد . 

    اشک دل     ......


    می خواهم این بار از تو بگویم از تو بهترینم

    دوست دارم من باشم و کاغذ و خودکاری که فقط نام تو را بنویسد

    من با تو خیلی حرف دارم به اندازه هزار سال....سالهایی که همه متعلق به توست

    دلم را به یاد تو با دریا و آرزو های زیبایی آمیخته ام

    آرزوهایی که اول و آخر آن تو هستی می خواهم باز از تو بگویم

    با تو که هستم حرفهایم جوان هستند و نوشته هایم بوی عشق و صفا می دهد

    دلم می خواهد زمان بایستد

    تا بار دیگر در تو گم شوم

    می دانم که یک روز دنیا تمام می شود

    ولی عشق تو همچنان پا بر جاست

    با تو که هستم گویی تمام خوبیهای دنیا را به یکباره در کنار خود دارم

    و اکنون در این ساعت که از تو می نویسم تا توان دارم در وصف تو هرچه بهتر و زیباتر بیان می کنم.
    فقط بگویم بی تو هیچم و با تو همه چیز

    اگر بخوای من می مانم و اگر نمی خواهی می میرم

    فقط تو با من بمان که بی تو سردم و با تو گرم

    مهربونم! این فقط ذره هایی از حرفهای دلم است که با تمام وجودم به تو تقدیم می کنم . 


     

    دوستت دارم

    منو ببخش اگه دلم تنگ می شه خیلی برات

    منو ببخش اگه نگام گم می شه تو شهر چشات

    منو ببخش اگه شبا ستاره هارو میشمرم

     اگه همش پیش همه بهت می گم دوست دارم

    منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم 

     منو ببخش اگه شبا فقط تورو خواب می بینم

    منو ببخش اگه تورو می سپارمت دست خدا

     اگه پیش غریبه ها به جای تو می گم شما

    منو ببخش اگه واسه چشمای تو خیلی کمم

     تو یه فرشته یی و من خیلی باشم یه آدمم

    منو ببخش اگه فقط می خوام بشی مال خودم 

      ببخش اگه کمم ولی زیادی عاشقت شدم 

    نیایش هایی به قلم استاد گرانقدری که به معنای واقعی انسانیت  رو درک کرد  ...

     « دکتر علی شریعتی »

    خدایا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان . اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند ، حیرتهای
     عظیم به روحم عطا کن . لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و درد های عزیز بر جانم ریز  .
    خدایا مرا از چهار زندان بزرگ انسان : « طبیعت » ،« تاریخ » ، « جامعه » و « خویشتن » رها 
    کن ، تا آنچنان که تویی آفریدگار من ، مرا آفریده ای ، خود آفریدگار خود باشم نه که همچون
    حیوان خود را با محیط ، که محیط را با خود تطبیق دهم  .
    خدایا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته
    است حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش سوگوار نباشم . بگذار تا آن را من ، خود 
    انتخاب کنم اما آنچنان که تو دوست می داری  .

    خدایا « چگونه زیستن » را تو به من بیاموز « چگونه مردن » را خود خواهم آموخت
     

     

     

    بیا تا دوستی هایمان را با گلهای سرخ آغاز کنیم

    و عشقمان را با یاسها آذین کنیم

    بیا تا با هم ماندن را به زنجیر  وفا بسپاریم

    کلبه عشق را در بهار در کنار جنگل بسازیم

    بیا تا آسمان قلبهایمان را آبی کنیم

    وتنها منو تو پرنده های آن باشیم

    بیا در کنار دریا همراه با پرستوها ی عاشق

    بخوانیم تا که دنیا باور کند

    عشق ماندنی است


    به خاطر تو

    پرسید به خاطر کی زنده هستی ؟

    با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم به خاطر تو ،

    بهش گفتم به خاطر هیچ کس

    پرسید پس به خاطر چی زنده هستی ؟

    با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل تو

    با یک چشم پر از اشک بهش گفتم به خاطر هیچ چیز .

    ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی ؟

    در حالی که گریه می کرد گفت :

    به خاطر کسی که برای هیچ زنده است

     

    کاش

     می شد باردیگر سرنوشت از سر نوشت

    کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت

    کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست

    با محبت, با وفا, با مهربانیها نوشت

    کاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان

    داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت

    کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود

    کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت  

     


     

    خدا رو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام
    خدا رو می خوام نه واسه حل مشکل و غصه هام
    خدا رو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت
    خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت
    خدا رو می خوام نه واسه ی سکه و پول و مقام
    خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام
    خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده
    خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن رو یادم داده
    خدا رو دوست دارم چون عاشقا رو خیلی دوست داره
    خدا رو دوست دارم چون عاشق رو تنها نمی ذاره
    خدا رو دوست دارم واسه اینکه حواسش با منه
    خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند میزنه
    خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم
    خدا رو دوست دارم که می دونه ما عاشق همیم...

    خدایا دوست دارم

     

     اگه کسی دلت رو شکوند، بازم دوسش داشته باش ولی هیچوقت دل کسی رو نشکون که دوستت داره.

     پس یادت باشه دل منو نشکونی چون دوستت دارم

    سلام عزیزم
    دیروز تو کلاس ریاضی داشتم به تو فکر می کردم، اما هر چی فکر کردم نتونستم حساب کنم که چقد دوستت دارم

    Image and video hosting by TinyPic


    چطور می تونی به بارون بگی نباره وقتی که ابرها هستند. چطور می توی به برگ بگی نریزه وقتی که باد هست.

    چطور می تونی به من بگی عاشق نشم وقتی که تو هستی



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    سلام
    عاشق
    همیشه در قلب منی عزیزم . س
    دوستت دارم
    عشق من
    اشک دل
    سلام
    خیلی دوستت دارم
    سلام
    [عناوین آرشیوشده]

    =============================================================